شعله دارم میکشم در تب، نمیفهمی چرا؟
تابِ بی ماهی ندارد شب، نمیفهمی چرا؟
***
اهـل آه و نالـه کردن نیستم، جان من است
اینکه هر دم میرسد برلب نمیفهمی چرا؟
***
ذوب دارم میشوم هر روز نمیبینی مگر؟
آب دارم میشوم هرشب نمیفهمی چرا؟
***
آنچه من پای بهدست آوردن چشمت زدم
قید دینم بود، لامذهب نمیفهمی چرا؟
***
بین مردم مثل من پیدا نخواهد شد، نگرد
یک ندارد جز خودش مضرب نمیفهمی چرا؟
***
بارها گفتم: "دل دیوانه"، گرد عشق نه!
نیش خواهی خورد از این عقرب نمیفهمی چرا؟
حسین زحمتکش
تک درخت